آستارا یا منطقه ویژه اقتصادی: بندر آستارا یکی از قطبهای اقتصادی، توریست داخلی و بینالمللی در ساحل غربی دریای خزر در شمال ایران است. شهری بندری، مرزی می باشدکه مرکز شهرستانی به همین نام در شمالیترین نقطهٔ استان گیلان و در مرز ایران با جمهوری آذربایجان بوده و از نظر جغرافیایی در مرکز منطقهٔ تالش قرار گرفته و دارای جاذبه های گردشگری فراوانی است.
آستارا از شرق به دریای خزر، از شمال به آستارای جمهوری آذربایجان، از غرب به استان اردبیل و از جنوب به شهرستان طوالش در استان گیلان محدود شده است. آستاراچای، آستارای ایران را از آستارای جمهوری آذربایجان جدا میسازد. بخش اصلی راه شوسهٔ آستارا به اردبیل تقریباً به موازات همین رود و خط مرزی کشیده شده است. این شهر از نظر ارتباطی بر سر یک سه راهی مهم قرار گرفته است. راه جنوبی آن به بندر انزلی و رشت، راه شمالی آن به آستارای جمهوری آذربایجان و باکو و راه غربی آن نیز که از گردنهٔ حیران میگذرد، به اردبیل و تبریز منتهی میشود.
آستارا از لحاظ اقتصادی در سطح استان و کشور نقش تعیین کنندهای را دارا است. این شهر از لحاظ اقامت مسافر در سطح استان گیلان دارای رتبهٔ نخست بوده و بین ۲۰ تا ۳۰ شهر گردش پذیر ایران با جذب سالانه شش میلیون مسافر داخلی و ۸۰۰ هزار مسافر خارجی به شمار میرود. علاوه بر این، بندر آستارا نخستین بندر خصوصی کشور و پنجمین بندر فعال ترانزیتی شمال کشور است. بزرگ ترین پرچم کشور در استان گیلان در پایانه مرزی این شهر و بزرگ ترین پرچم کشور در فلکه لار برافراشته شده است.
آستارا مهمترین پل ارتباطی راهبردی میان ایران و جمهوری آذربایجان، دروازهٔ ورود به منطقهٔ قفقاز، دروازهٔ طلایی ورود به اروپا، دارای بزرگ ترین صادرات کشور در زمینهٔ تجارت چمدانی، سومین مرز فعال کشور در زمینهٔ صادرات و واردات، یکی از قدیمیترین گمرکات کشور با بیش از ۲۰۰ سال سابقه، رتبهٔ نخست صادرات و بزرگ ترین گمرک زمینی شمال کشور، از امنترین و پرتردد ترین مرزهای زمینی کشور، دومین منبع درآمد گمرکی استان گیلان و دارای بیشترین سهم ارزشی صادرات چمدانی در کشور است.
برخی نام آستارا را برگرفته از ترکیبی در زبان تالشی میدانند. مطابق این نظریه، نام این شهر برگرفته از واژهٔ «آستهرو» در زبان تالشی است. دربارهٔ وجه تسمیهٔ نام این شهر گفته شده که کاروانان و مسافران، زمانی که به این منطقهٔ مردابی و ساحلی میرسیدند، ناچار به حرکت آهسته تر میشدند و واژهٔ آستهرو (آهستهرو) تالشی به مرور تبدیل به آستارا شده است.
قدیمیترین مآخذی که در آن از آستارا یاد شده، کتاب حدود العالم (تألیف ۳۷۲ هجری) است؛ در این کتاب از شهر «استراب» نام برده شده که گویا در محل آستارای امروزی بوده است. سرزمین گیلان در سدهٔ چهارم هجری از لاهیجان تا نزدیکیهای باکو را شامل میشده و شامل ۸ ناحیه بوده که استراب یکی از این نواحی به شمار میرفته است.
حمدالله مستوفی در نزهةالقلوب (تألیف ۷۳۰ هجری قمری) نیز از «اسپهبد» یاد میکند که شاید همان آستارای فعلی باشد.
اسپهبد شهری متوسط است و حاصلش غله، برنج و میوه میباشد. این ناحیهٔ گیلان، ناحیهای آبادان، بانعمت و توانگر است و در آنجا شهرک هایی با منبر است. دراین شهرک ها بازارهایی وجو دارد. طعام مردم این ناحیه برنج است و ماهی؛ و از این ناحیه جاروب، حصیر مصلای نماز و ماهی به همهٔ جهان صادر میشود.
اما به طور کلی در کتب تاریخی نامی از آستارا (به شکل فعلی) و شهرها و روستاهای اطراف آن به میان نیامده و گویا این شهر در گذشته برخلاف امروز، از اهمیت چندانی برخوردار نبوده است. کهنترین اشارهها به نام آستارا در کتاب «گلستان و دیلمستان» مربوط به ظهیرالدین مرعشی (سدهٔ نهم هجری) دیده میشود که این اشارهها ۳ بار به صورت «آستارا» و یک بار به صورت «استاره» (آستاره) بوده است.
“میرخواند”دیگر تاریخ نگار سدهٔ نهم هجری، دومین مورخی است که در کتاب روضةالصفا از آستارا یاد میکند.
در جمادیالثانیهٔ سال ۱۰۰۲ که شاه عباس از راه خرزویل و منجیل به کهدم و پس از آن به لاهیجان رفت، علی خان حاکم بیهپس و امیره مظفر برادر امیره سیاوش در گسکر اظهار بندگی و اطاعت نکردند. شاه عباس فرهادخان روملو را که سردار سواران والپیان بیک قاجار را که سرهنگ پیادگان آتشبار بود، به دفع ایشان بفرستاد و به ذوالفقارخان قرامانلو امر کرد که از راه تالش و آستارا با سپاه آذربایجان برسر گسکر و امیره مظفر آید.
«عبدالله فومنی» در ذکر آستارا مینویسد:
شاه عباس به بهزادبیک دستور داد از ابتدای آستارا تا سرحد و سامان مازندران در ترتیب شوارع و تعمیر پلها دقیقهای فروگذار ننماید. بهزادبیک راهها و پلها را از آستارا تا اسپچین مرتب و معمور کرد.
جهانگردی به نام «ابت» (Abbott) که در سال ۱۸۴۳ از آستارا دیدن کرده بود، دربارهٔ آن چنین مینویسد:
دهکدهٔ دهنهکنار در مصب رودخانهٔ آستارا است. پنجاه تا شصت خانوار جمعیت داشته و دکانهایی دارد که اجناس آنها به خارج از ایران حمل میشود. در طرف دیگر رودخانهٔ آستارا، سیصد تا چهارصد خانوار پراکنده است که محل ایشان به نام «گیلِ کران» مشهور است. اما از خاک ایران چیزی از این خانهها دیده نمیشود. در اینجا پنجاه تن قزاق روسی به مرز داری مشغول هستند. دیگر از روسیان در اینجا نشانی نیست. رئیس گمرک آنجا به اجناسی که وارد خاک روسیه میشود، مهری میزند و آنها را به لنکران میفرستد تا به کار گمرک آنها رسیدگی شود. قرنطینهٔ روسها نیز در لنکران است. دهانهٔ رودخانه آستارا پنجاه تا شصت یارد است که فعلاً آب در آن جاری است؛ اما بستر اصلی این رودخانه بیشتر از این مقدار است. آستارا بندرگاهی ندارد و کشتیها بارهای خود را تحویل قایق ها میدهند و به ساحل میآورند. حدود ناحیهٔ آستارا به ساحل شمالی رودخانه نیز کشیده میشده است و حد جنوبی آن در خاک ایران به رودخانهٔ چیلوند میرسد. ظاهراً این ناحیه کم جمعیت است. در کوهستان جمعیت ثابتی نیست و در دشت و زمینهای هموار، غیر از دهکدهٔ دهنهکنار، چهار دهکدهٔ دیگر نیز وجود دارد.
ولایت آستارا و مردم آن علیرغم نقش مهمی که در روی کار آمدن شاه اسماعیل یکم و تثبیت حکومت صفویان داشت، در دوران شاه عباس به علت قیام حمزهخان مورد خشم و غضب قرار گرفت ولی در زمان شاه صفی که ساروخان مهرانی حاکم آستارا بود، بار دیگر آستارا و حاکمش مورد توجه قرار گرفت.
آستارا در ابتدای حکومت خانات تالش، مرکز حکومت آنان بود. البته این مرکزیت بعدها به لنکران منتقل شد. از سدهٔ ۱۰ تا ۱۲ هجری، خانات تالش آستارا خودمختاری داشتند. «میرمصطفیخان» و «میرحسنخان» از حکام آستارا در این دوره بودند.
آستارا به موجب عهدنامه ترکمانچای که در سال ۱۸۲۸ میلادی میان دولت ایران و روسیه منعقد گردید، به دو قسمت تقسیم شد؛ قسمتی از شهر که در شمال آستاراچای واقع است، به دولت روسیه واگذار گردید و این رودخانه به عنوان مرز میان دو کشور شناخته شد.
آستارا در مرکز منطقهٔ تالش، بین رشته کوههای تالش و دریای خزر و در شمال استان گیلان واقع شده است. این شهر تا پیش از تصویب نخستین قانون تقسیمات کشوری ایران در سال ۱۳۱۶ خورشیدی، یکی از شهرهای شمالی گیلان محسوب میشد که در این سال و با تصویب قانون جدید، به یکی از بخشهای شهرستان اردبیل در شرق استان آذربایجان شرقی تبدیل شد. این بخش در سال ۱۳۳۶ خورشیدی صاحب فرمانداری شده و در مهر ۱۳۳۷ خورشیدی به طور رسمی به عنوان یکی از شهرستان های مستقل استان آذربایجان شرقی شناخته شد. شهرستان آستارا نهایتاً در خرداد ۱۳۳۹ خورشیدی به استان گیلان ملحق گردید.
در محل کنونی شهر آستارا در قدیم روستایی به نام “دهنه کنار” وجود داشته که از زمان قاجاریه گسترش یافته و دگرگون شده است. آنچه در مورد سوابق این شهر در کتب تاریخی مشهود است این است که منطقهٔ آستارا تا زمان صفویه و پیش از آن از موقعیت خاصی برخوردار نبوده است. از آن زمان به بعد است که به سبب توسعه تجارت و مقاصد استراتژیک اهمیت پیدا کرده و در آن قلاع متعددی ساخته شدهاست؛ و در واقع دوران شکوفایی این شهر پس از انعقاد قرارداد عهدنامه گلستان و دو تکه شدن آستارای فعلی و آستارای آذربایجان صورت پذیرفت که منجر به شناخته شدن آستارا در بین مردم ایران و خارج از کشور به سبب موقعیت خاص اقتصادی، مرزی و دریایی شد. در اواخر قاجاریه و تا پایان حکومت دودمان پهلوی، آستارا از شرایط ویژه اقتصادی اوایل دوران انعقاد عهدنامه گلستان برخوردار نبود و بیشتر مردم به سمت دریچهٔ فرهنگی روی آوردند، که تأسیس دبیرستان حکیم نظامی در سال ۱۲۸۷، کتابخانه عمومی شماره یک آستارا در سال ۱۳۰۲، شهرداری آستارا در سال ۱۲۸۷ از جملهٔ این موارد بوده است، تشکیل کانونهای مختلف شعر و ادبیات، ارسال و تأمین آموزگاران شهرهای مختلف مناطق گیلان و آذربایجان نیز سبب شناخت این شهر به عنوان شهری فرهنگی شده بود. اما پس از انقلاب اسلامی و فروپاشی شوروی و تشکیل جمهوری آذربایجان به سبب وضعیت معیشتی ضعیف، آذریهای آن سوی آستاراچای و آمد و شدهای رسمی بین دو کشور تشکیل شد، پس از آن رونق اقتصادی و بازسازی مناطق توریستی و گردشگری آستارا رونق گرفت که موازی با آن چهرهٔ این شهر از حالت فرهنگی به حالت توریستی و اقتصادی بدل گشت.
در گذشته تولید سفال سقف در آستارا بسیار رایج بود و شهر آستارا به «شهر بامهای سفالین» مشهور شده بود. سفال در تابستان عایق خوبی در برابر گرما بود و هنگام وزش باد شدید به صورت بادشکن عمل میکرد و در زمستان هم برف روبی آن آسان تر بود. حتی در ساختمان برخی از امامزادههای تاریخی منطقه با قدمت بیش از ۴۰۰ سال نیز از سفال استفاده شده است.
با وجود اینکه تا چند سال پیش، کارگاههای تولید سفال سقف در آستارا به عنوان مهمترین منبع درآمد مردم مطرح بود، امروزه دیگر از آن کارگاهها خبری نیست.
بخشها
آستارا در گذشته به ۳ بخش تله سیفی و آستارای میانی (هردو در ایران) و آستارای بالایی (در جمهوری آذربایجان) تقسیم میشده است:
تلهسیفی
در گذشته، پل مرداب (کورپی) تنها گذرگاه عبوری از روی رودخانهٔ آستارا چای بوده است. در آن زمانها از ابتدای خیابان ورودی آستارا تا این پل را تلهسیفی (تلهسفی) مینامیدند که این منطقه شامل محلات الکچیها، عصبلیها، تالشها (شغل: دامداری، زنبورداری، کشاورزی و ماهیگیری)، چروونها (مهاجرین قفقاز، شغل: ارابهرانی، حمل بار و خرید و فروش)، اردبیلیها، مغانیها، نمینیها و ویلکیچیها (شغل: دکانداری، کارگری و کشاورزی) بوده است. سقف منازل تلهسیفی از گالی بود و ساکنان این منطقه از طبقهٔ فقیر بودند.
الکچیها در سمت چپ و غربی خیابان ورودی آستارا سکونت داشتند. آنها به زبان ترکی آذربایجانی صحبت میکردند و کلمات را به گونهای سریع ادا میکردند. شغل ابتدایی آنها الکبافی بود و گویا این طایفه از بازماندگان کولیها بودهاند.
عصّبلیها (اسّبیلیها) در سمت چپ و شرقی خیابان ورودی آستارا زندگی میکردند. آنها نیز به زبان ترکی آذربایجانی تکلم میکردند؛ ولی در گویش آنها ریتمی فریاد گونه احساس میشد. شغل عصبلیها دریانوردی، صیادی و کارگری شیلات بود.
روستای ویرمونی در کوهپایهٔ غربی آستارا قرار گرفته و گویا پیش از عقبروی آب دریای خزر و پدیدار شدن پشتههای جدید برای ایجاد شهر، این روستا خاستگاه آستارای امروزی بوده و کاروانیان برای رسیدن به مناطق ییلاقی آذربایجان به این روستا متکی بودهاند.
آستارای میانی
آستارای میانی از پل مرداب شروع شده و تا زنجیر (انتهای شهر) ادامه داشت و وسیع ترین قسمت شهر محسوب میشد. ساکنان زنجیر گیلک بودند و شغلشان شالیکاری بود. این محله توسط مهاجران قفقاز ایجاد شده بود و محل سکونت تاجران، تحصیلکردهها، خردهمالکان، فرهنگیان و کارمندان (طبقهٔ متوسط و مرفه) بود. تمام کارگاهها، مدارس و مؤسسات شهر در این منطقه قرار داشتند و سقف منازل آن از سفالهای قرمز و مقاوم بود.
آستارای بالایی
آستارای بالایی که امروزه در خاک جمهوری آذربایجان قرار دارد، در گذشته با آستارای میانی و تلهسیفی یکپارچه بود؛ اما پس از امضای عهدنامهٔ گلستان، این منطقه از شهر به امپراتوری روسیه واگذار گردید.
با توجه به موقعیت جغرافیایی آستارا و ارتفاع آن از سطح دریا، نزدیکی این شهر به درهٔ حیران و دارا بودن اقلیم کوهستانی و آب و هوای مرطوب و معتدل، این شهر اندکی خنک تر از دیگر مناطق پست جلگهای استان است.
زبان مردم آستارا ترکی آذری است و اکثریت اهالی به این زبان تکلم میکنند. عدهای از مردم نیز به زبان تالشی صحبت میکنند.
ترکی با لهجهٔ آستارایی | ترکی | فارسی |
---|---|---|
ایئگیرمی | ایئرمی | بیست |
دوگی | دوئی | برنج |
ترکی با لهجهٔ آستارایی | ترکی | فارسی |
---|---|---|
چؤل | اِشیک | بیرون |
دَهَنز | دَنیز | دریا |
تالشی با لهجهٔ آستارایی | تالشی با لهجهٔ رضوانشهری | فارسی |
---|---|---|
az | az | من |
huni | xony | چشمه |
bua | berā | برادر |
ov | āv | آب |
اکنون قدیمیترین بنای منطقه متعلق به دوره ایلخانی بوده و تعداد دیگر از آثار دوران صفویه و قاجاریه این بنای کهن را همراهی میکنند. شایان ذکر است که بناها و آثار دوران اسلامی منطقه شهرستان آستارا اکثراً شامل قبرهای قدیمی و بقاع و آرامگاه هایی هستند که در دامنه کوهها و جنگلها به صورت متروک و برخی بدون تاریخ و بنا واقع شدهاند و از لحاظ فیزیکی وضعیت مناسبی ندارند.
آستارا به سبب واقع شدن در گلوگاه حیاتی دریای خزر و همچنین نزدیکی به مرکز کشور (نسبت به دیگر نقاط مرزی کشور) با فاصله ۵۳۰ کیلومتر از تهران و ۱۹۰ کیلومتر از مرکز گیلان و همچنین به عنوان تنها مرز امن و دست نخورده و بدون تنش ایران در حداقل ۸۰ سال گذشته و قرار داشتن در نقطه مرزی ایران با جمهوری آذربایجان، قدمت تاریخی، داشتن موقعیت جغرافیایی منحصر به فرد از جمله دارا بودن دو مرز آبی و خاکی بصورت توامان با کشورهای حوزه دریای خرز(CIS)، طبیعت ملایم و مساعد و دارا بودن پتانسیل بالای گردشگری، دارا بودن یکی ار فعالترین و پر رونق ترین بازارهای مرزی، دسترسی آسان به امکانات خطوط انتقال گاز و برق، تنها راه ترانزیتی زمینی خلیج فارس با کشورهای آسیای میانه و… از ویژگیهای طبیعی و منحصر به فردی سود میبرد و دارای اهمیت اقتصادی و استراتژیک زیادی میباشد. بطور کلی از جمله مزایای بندر آستارا میتوان به نزدیکترین بندر تجاری ایران به بنادر حاشیه دریای خزر، قرار گرفتن در تقاطع مسیر کریدور شمال-جنوب، کاهش مسافت زمینی و مایل دریایی و به تناسب آن کاهش بهای تمام شده حمل کالا برای صنایع غرب کشور، کاهش میانگین ۲۰۰ کیلومتری مسافت زمینی بین مراکز صنعتی شمال غرب و غرب کشور، کاهش میانگین ۱۵۰ مایل دریایی مسافت بین بنادر اشاره کرد.
با راهاندازی اسکلهها و مخازن نفتی بندر آستارا با ظرفیت ۲ میلیون تن با توجه به نزدیکی مرز عراق و ارمنستان به این بندر، بندر آستارا میتواند به یکی از پایگاههای مهم نفتی و سوختی و سوآپ تبدیل شود. همچنین با توسعه اسکله تسهیل تجارت ترانزیت ترکیه و ارمنستان با کشورهای حوزه دریای خرز(CIS)، تجارت این کشورها از طریق بندر آستارا، علاوه بر کاهش هزینه و نزدیک بودن، کشورهای واسطه را از چند کشور به یک کشور تقلیل میدهد. لازم به توضیح است رونق صادرات محصولات کشاورزی و تولیدی به جای مرز زمینی مسیر (آستارا، آذربایجان و روسیه) با ایجاد زیر ساختهای لازم حمل و نقل دریایی و حذف کشور واسطه ضمن رونق بخشیدن به صادرات، کالا را با بهای کمتری به مصرفکننده تحویل نمایند.
گمرک
اداره کل گمرک بندر آستارا از تجارت چمدانی در میان مرزهای زمینی و نیز از لحاظ صادرات رتبه نخست را در شمال کشور برعهده دارد. از نظر تردد در کل کشور رتبه سوم را به خود اختصاص دادهاست. بر اثر وجود این گمرک و بنا بر گزارش اداره کل گمرک آستارا بیش از یک میلیون نفر از اتباع کشورهای مختلف همه ساله از این گمرک تردد میکنند. این گمرک نبض تپنده صادرات کالاهای غیرنفتی در شمال کشور محسوب میشود.
پایانه ترانزیت
ترمینال ترانزیت آستارا دریچه ای مرزی برای وصل کردن اروپا، روسیه و کشورهای آسیای میانه به پایانه راه آهن آستارای آذربایجان در مرزهای ایران به آذربایجان به وسیله خط آهن است. همچنین ترمینال آستارا به عنوان محل ورود برای کالاهای حمل شده با کشتی از طرف اروپا و کشورهای آسیای میانه به کار میرود. این کالاها از طریق ایران به وسیله تریلرهای جاده ای به عراق ترانزیت میشوند. صادرات محموله های ایرانی به وسیله جاده به آستارا و از آستارا به روسیه و کشورهای آسیای میانه و اروپا با خط آهن از دیگر مزیتهای ترمینال آستارا است. کالاها با راه آهن از اروپای غربی در مدت ۱۵ روز، یا ظرف مدت ۱۰–۵ روز از روسیه و کشورهای آسیای میانه، به آستارا میرسند. از آستارا، به وسیله جاده، به مقصدهای نهایی در ایران فرستاده میشوند.
بندر
ملگونف در سفرنامهٔ خود حدود ۱۴۰ سال پیش مینویسد «آستارا بندری است که هرساله از حاجی ترخان(آستراخان کنونی) و باکو ۵۰ کشتی به آنجا میآید و اغلب بارشان آهن است» این اسکله در دوران پهلوی از رونق میافتد تا زمانی که پس از انقلاب اسلامی اسکلهای مدرن شروع به احداث گردید و بخش صیادی آن به بهرهبرداری رسید. امروزه بندرآستارا، نخستین بندر خصوصی و چند منظوره کشور و پنجمین بندر فعال ترانزیتی شمال کشور میباشد.
اسکله تجاری آستارا با عنوان نخستین بندر خصوصی کشور به صورت رسمی در نیمه دوم فروردین ۱۳۹۲ شمسی با حضور معاون اول رئیس جمهور وقت افتتاح شد. در تاریخ ۱۳۹۱٫۱۲٫۱۹ نخستین کشتی پهلو گرفته در بندر آستارا یک کشتی با ۳۶۰۰ تن گندم و بار کانتینری از آکتائو قزاقستان بود. همچنین در تاریخ ۱۳۹۲٫۰۱٫۲۰ نخستین محموله صادراتی بندر آستارا به مقصد جمهوری آذربایجان و بندرباکو بارگیری شد. در هفتماهه سال ۱۳۹۲ نیز ۱۲۰۰ تن کالا به ارزش ۱ میلیون و ۴۲۷هزار دلار از طریق اسکله بندر آستارا با ۱۵ فروند کشتی به کشورهای روسیه و جمهوری آذربایجان صادر شده است. عمده کالاهای صادره شامل کربنات کلسیم، پودر پی وی سی، سرامیک، کاشی، پودر صابون، سیمان سفید و تیتانیوم دی اکسید بوده است. در همین مدت زمان یک هزار تن کالای وارداتی (تخته) به ارزش ۲۰ میلیارد ریال در اسکله بندر آستارا ترخیص شده که از کشور روسیه وارد شده است. از زمان بازگشایی بندر تا اردیبهشت ۱۳۹۳، ۲۷ فروند کشتی در این لنگرگاه پهلو گرفته که فعالیت های بندری در این اسکله کماکان ادامه دارد.
- مشخصات اسکله
ردیف | تعداد پست اسکله | طول | آبخور | نوع سازه | نوع کاربری |
---|---|---|---|---|---|
۱ | ۱ | ۱۵۰ متر | ۵٫۵ متر | بتنی | شرکت کاوه (تجاری) |
۲ | ۱ | ۲۰ متر | ۳ متر | فلزی | نیروی دریایی (نظامی) |
۳ | ۱ | ۲۰ متر | ۵٫۱ متر | فلزی | دریابانی مرزی (نظامی) |
نیروی دریایی
نیروی دریایی در شمال کشور از سابقه دیرینه ای برخوردار است، ناوگان شمال به عنوان ارشد نظامی ارتش در استان گیلان، منطقه چهارم دریایی انزلی، پایگاه دریایی آستارا، فرماندهی تخصصهای دریایی در رشت و تفنگداری دریایی در منجیل را زیر مجموعه خود دارد. حفاظت از محدوده تحت حاکمیت جمهوری اسلامی ایران در دریای خزر از طریق گشتهای سطحی، هوایی و نیز حفظ امنیت سکوی نفتی امیر کبیر از جمله وظایف مهم ناوگان شمالی نیروی دریایی ارتش است.
آستارا به عنوان پیشانی ورودی دریای خزر از سمت کشور آذربایجان دارای پایگاه دریایی ارتش در محدوده روستای سیبلی و پایگاه مستقر در محدوده اسکله تجاری آستارا به فرماندهی ناخدا سوم مرتضی یوسفی به فعالیت خود میپردازد.
مراسم و آیینهای سنتی
مراسم سنتی قره بایرام (به فارسی: عید سیاه) در نخستین روز از عید نوروز یا عید فطر در آستارا انجام میپذیرد و مردم این شهر به دید و بازدید کسانی که در طول سال نزدیکان خود را از دست دادهاند، در سطح مساجد و یا در خانه صاحبان عزا میروند.
آیین سنتی “شاخسی واخسی” در برخی از نواحی روستایی در روز تاسوعا و مراسم سنتی شبیه خوانان توسط جوانان و ریشسفیدان در روز عاشورا که واقعه کربلا را ترسیم میکند، در این منطقه از استان گیلان انجام و پس از آن خیمههای نمادین سوزانده میشود.
شال ساللاماق یا دستمال آتی (به فارسی: دستمال انداختن) یکی از مراسم سنتی اهالی آستارا در چهارشنبه سوری به شمار میرود که عموماً جوانان شال و دستمالی را به خانه های همسایگان، دوستان و حتی افراد ناشناس انداخته و به صورت ناشناس طلب عیدی میکردند.
“تکم و تکم چی”، بز نر و عروسک چوبی است که به قطر حدود چهار سانتیمتر، طول ۲۵ و عرض ۱۲ الی ۱۵ ساخته میشود و آن را آذین میکنند. روی این عروسک چوبین را با مخمل یا پارچه هائی به رنگ قرمز میپوشانند و روی این پارچه را نیز با پولک، زنگوله، سکه و نیز پارچههای الوان و حتی آئینه تزیین میکنند. رنگ سرخ به معنی شادی و نشاط است. در مناطق ترک زبان نظیر آستارا خیلی مورد استفاده قرار میگیرد. تکم چیها در واقع پیش قراولان چهارشنبه سوری و عید بودند که با آمدن خود بهار و نوروز را نوید داده و با خواندن اشعار موزون به زبان ترکی در حیاط منازل طلب عیدی میکردند.